ب ای ها

وبلاگ رسمی بروبچ ب سمپاد رشت

ب ای ها

وبلاگ رسمی بروبچ ب سمپاد رشت

پر بازدید ترین سایت ها

سایت جهانی الکسا در یک امار پر بازدید ترین سایت های هر کشور رو نشون میده که در ایران امار جالبی رقم خورد.

رتبه ی اول و دوم رو به ترتیب گوگل و یاهو به دست اوردند و رتبه ی سوم هم به بلاگفا رسید.

نکته ی جالب درباره ی رتبه ی چهارم است که متعلق به تار نماهاست!!

فکر کنم همه منظور رو فهمیدین.

میهن بلاگ ورزش3 و پرشین بلاگ رتبه های بعدی بودند.

جالب اینجاست که در 25 سایت پر بازدید فیس بوک در ایران جایی نداشت

دلداری به رونالدو!

اشکال نداره عزیزم اشکال نداره بیا بریم خونه به خودم پنالتی بزن!.
.
.
{gfرونالدو - در حال دلداری دادن- در ورزشگاه} 

کدوم انگشتتو بیشتر دوست داری؟(شخصیت شناسی)

 

آیا تا به حال بطور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کرده‌اید؟ تا به حال فکر کرده‌اید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه کنید، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید.

انگشت شماره 1
این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب می‌کنند، اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.

انگشت شماره 2
این انگشت نماد کار می‌باشد و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری می‌دهند انسان‌های کاری هستند و بطور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.

انگشت شماره 3
این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان می‌دهد، افرادی که این انگشت را انتخاب می‌کنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.

انگشت شماره 4
این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب می‌کنند، انسان‌های احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.

انگشت شماره 5
این انگشت نماد خانواده و فرزند هست و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و بطور کلی روابط بین افراد اهمیت می‌دهند.
مطالب ارسالی کاربران

سوء تفاهم دخترانه

روز اول که دیدمش بدجوری بهم خیره شده بود.
بعداً فهمیدم که چشماش چپه و داشته پیکان ۵۷ رینگ اسپرت دو متر اونور تر رو نگاه میکرده!
یه آه از ته دل کشید.
بعداً فهمیدم که آه نبوده و آسم داره.
بهش یواشکی یه لبخند زدم، ولی اون قیافه جدی مردونش رو عوض نکرد. این خودداریش واسم خیلی جذاب بود.
بعداْ فهمیدم که خودداری نبوده، بلکه تاحالا تو کف اون پیکان ۵۷ بوده و تازه متوجه من شده بود!!
آروم و با عشوه اومدم جلوش، دیدم تند تند داره بهم چشمک میزنه. کارش به نظرم با مزه اومد.
بعداً فهمیدم که تیک داره و پلک زدنش دست خودش نیست.
دو تا دستش رو خیلی مؤدب کرد تو هم و انداخت جلوی شلوارش.
بعداً فهمیدم از ادبش نبوده، بلکه این ندید پدید تا من رو دیده بود ....

اومد یه چیزی بگه ولی از بس هول شده بود، به تته پته افتاده بود.
بعداً فهمیدم این بشر خدادادی هول هست و لکنت زبون داره.
سرش رو از شرمش انداخت پایین و گفت س س س سلام.
بعداً فهمیدم از شدت شرمش نبوده و میخواسته من دندونهای زردش رو نبینم.
بعد از یک سری اسم و فامیل بازی، ازم پرسید آخرین کتابی که خوندی اسمش چیه!؟ گفتم: اَ...اَ...یادم نیست. گفت: چه جالب، نویسندش کیه!؟ از این تیکه بامزش خندم گرفت.
بعداً فهمیدم که تیکه نبوده و بیچاره چیزی به اسم iq اصلاْ نداره.
بوی عطرش بدجوری مستم کرده بود.
بعداً فهمیدم بوی عطر نبوده، بلکه ...
بهم گفت بیا یه کم قدم بزنیم. این حرفش خیلی به نظرم رمانتیک بود.
بعداً فهمیدم شاش داشته و میخواسته به سمت توالت عمومی حرکت کنیم.
ازش پرسیدم دانشگاه میری؟ گفت آره، مدرسمون تو دانشگاهه! از این شوخ طبعیش خیلی خوشم اومده بود.
بعداً فهمیدم که اصلاً هم شوخ طبع نیست و منظورش مدرسه افراد استثنایی توی دانشگاه شهید بهشتی بوده!
بهش گفتم داره دیرم میشه. گفت اگه میشه شمارت رو بده که بهت زنگ بزنم، من هم دادم و اون هم شماره رو زد تو مبایلش. ولی هیچوقت زنگ نزد!
بعداً فهمیدم کادوی تولد 30 سالگیش یه مبایل اسباب بازی بوده که همه جا با خودش میبردتش!

نکات مهم:
۱) چقدر چیز میشه بعداْ فهمید!!
۲) آدم منگل هم دل داره!!

اقعیاتی تلخ درمورد قلیان


رشت پاتوق

یه مدت هست که بیشتر بچه های مدرسه هر روز قلیون سرا پلاسند و فک می کنن این کار کلفتی میاره ولی اصلا این طور نیست
ادامه مطلب ...

مریض

یه روز صبح یه مریض به دکتر جراح مراجعه میکنه و از کمر درد شدید شکایت میکنه .
دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه : خب، بگو ببینم واسه چی کمر درد گرفتی؟
مریض پاسخ میده: «من برای یک کلوپ شبانه کار میکنم. امروز صبح زودتر به خونه ام رفتم
و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم! وقتی وارد اتاق شدم،
فهمیدم که یکی با همسرم بوده!! دربالکن هم باز بود. من سریع دویدم طرف بالکن،
ولی کسی را اونجا ندیدم. وقتی پایین را نگاه کردم،
یه مرد را دیدم که میدوید و در همان حال داشت لباس میپوشید.
من یخچال را که روی بالکن بود گرفتم و پرتاب کردم به طرف اون!!
دلیل کمر دردم هم همین بلند کردن یخچاله.
مریض بعدی دکتر بهش میگه :، به نظر میرسید که تصادف بدی با یک ماشین داشته.
مریض قبلیِ من بد حال به نظر میرسید، ولی مثل اینکه حال شما خیلی بدتره!
بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاده؟» مریض پاسخ میده:
«باید بدونید که من تا حالا بیکار بودم و امروز اولین روز کار جدیدم بود.
ولی من فراموش کرده بودم که ساعت را کوک کنم و برای همین هم نزدیک بود دیر کنم.
من سریع از خونه زدم بیرون و در همون حال هم داشتم لباسهام را میپوشیدم،شما باور نمیکنید؛
ولی یهو یه یخچال از بالا افتاد روی سر من!
وقتی مریض سوم میاد به نظر میرسه که حالش از دو مریض قبلی وخیمتره.
دکتره در حالی که شوکه شده بوده دوباره میپرسه «از کدوم جهنمی فرار کردی؟!»
خب، راستش توی یه یخچال بودم که یهو یه نفر اون را از طبقهء سوم پرتاب کرد پایین

ضد حال

یک شب که من و دوست‌دخترم توی رختواب مشغول ناز و نوازش بودیم. در حالی که احتمال وقوع حوادثی هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد یک دفعه خانم برگشت و به من گفت: "من حوصله‌اش رو ندارم فقط می‌خوام که بغلم کنی."
چی؟ یعنی چه؟

و اون جوابی رو که هر مردی رو به در و دیوار می‌کوبونه بهم داد:

تو اصلاً به احساسات من به عنوان یک زن توجه نداری و فقط به فکر رابطه‌ی فیزیکی ما هستی!

و بعد در پاسخ به چشم‌های من که از حدقه داشت در می‌اومد اضافه کرد:

تو چرا نمی‌تونی من رو بخاطر خودم دوست داشته باشی نه برای چیزی که توی رختواب بین من و تو اتفاق می‌افته؟

خوب واضح و مبرهن بود که اون شب دیگه هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌ده. برای همین من هم با افسردگی خوابیدم.

فردای اون شب ترجیح دادم که مرخصی بگیرم و یک کمی وقتم رو باهاش بگذرونم. با هم رفتیم بیرون و توی یک رستوران شیک ناهار خوردیم. بعدش رفتیم توی یک بوتیک بزرگ و مشغول خرید شدیم.

چندین دست لباس گرون قیمت رو امتحان کرد و چون نمی‌تونست تصمیم بگیره من بهش گفتم که بهتره همه رو برداره. بعدش برای اینکه ست تکمیل بشه توی قسمت کفش‌ها برای هر دست لباس یک جفت هم کفش انتخاب کردیم. در نهایت هم توی قسمت جواهرات یک جفت گوشواره‌ای الماس.

حضورتون عرض کنم که از خوشحالی داشت ذوق مرگ می‌شد. حتی فکر کنم سعی کرد من و امتحان که چون ازم خواست براش یک مچ‌بند تنیس بخرم، با وجود اینکه حتی یک بار هم راکت تنیس رو دستش نگرفته‌بود. نمی‌تونست باور کنه وقتی در جواب درخواستش گفتم: "برشدار عزیزم."

در اوج لذت از تمام این خرید‌ها دست آخر برگشت و بهم گفت: "عزیزم فکر کنم همین‌ها خوبه. بیا بریم حساب کنیم."

در همین لحظه بود که گفتم: "نه عزیزم من حالش و ندارم."

با چشمای بیرون زده و فک افتاده گفت:"چی؟"

عزیزم من می‌خوام که تو فقط کمی این چیزا رو بغل کنی. تو به وضعیت اقتصادیه من به عنوان یک مرد هیچ توجهی نداری و فقط همین که من برات چیزی بخرم برات مهمه."

و موقعی که توی چشماش می‌خوندم که همین الاناست که بیاد و منو بکشه اضافه کردم: "چرا نمی‌تونی من و بخاطر خودم دوست داشته‌باشی نه بخاطر چیزایی که برات می‌خرم؟"

خوب امشب هم توی اتاق‌خواب هیچ اتفاقی نمی‌افته فقط دلم خنک شده که فهمیده "هرچی عوض داره گله نداره."

این فوق العاده هست

قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: می‌خوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟
دختر: منو می‌بوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو می‌زنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمی‌ام؟!
دختر: می‌تونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!

بعد از ازدواج
کاری نداره! از پایین به بالا بخون

ترول آدم خوار

آدم سر خوش به این دوتا می گنا ایول خیلی حال کردم!

ترول موتور

آقا در این جور مواقع من دیوونه میشم دوس دارم پیاده شم طرف تا می تونم بزنم ولی حیف که زورم بش نمی رسه!!!

چرا!؟؟!؟

چرا همیشه توی کارتونها یا فیلمهای اکشن و ماجرایی ای که مرد ها نقش اولشون هستن  یه زن یا دختر خیلی بیست در نقش همکار یا معشوقه یا دوست یا نجات داده شده توسط قهرمان و به طور کلی طناز و سوگلی داستان میشه که مرد هایی که حتی از خود نقش اول بدشون میاد حد اقل بخاطر سوگلیه یه بار فیلمو نگاه کنن مثل: مرد عنکبوتی- شرک-بن ۱۰- لاک ژشت های نینجا- سوپر من و....

اما  اکثرا تو فیلم ها یا کارتونهایی که زن ها نقش اولش اند یا هیچ مردی به اون صورت نیست یا اگه هم هست، (حالا میخواد دستیار نقش اول هم باشه باشه!) در نقش خنگ یا گلابی هست؟ مثل باربی - هیولا ها علیه بیگانگان - آلیس در .... و kim possible!

قوانین خنده داری که تو زندگی هممون هست!



کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی ! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن!



ﺍُﺩﮐﻠﻦ 200 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ 3 ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ...!



دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف میزنی ، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش میکنه درمورد تاسف بارترین تصادف های تاریخ بشر با ماشین ! کلی هم به خانواده ها توصیه میکنه



همیشه توی تاکسی اون کسی که اون ته نشسته ، زودتر پیاده میشه!



1 هفته رژیم حرفه ای شما با 1 ساعت پرخوری بر می گرده!



هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد دو دقیقه گره می خوره!



اگه اسمت میرزا شمس الدین گل کلمیان هم باشه ، وقتی میخوای ایمیل یاهو درست کنی میگه قبلا با این اسم ساخته شده!



اگر همه دنیا تأییدت کنن اون یه نفری که باید تأیید کنه نمی کنه!



سایز سنگ فرش های پیاده رو یه جوریه که نمی تونی توشون منظم راه بری...



کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمی خورین !
اما یه رانی که میخری گیر میدی به اون تیکه میوه که تهش مونده ! دلت میخواد با کلید درش بیاری !



اگه تنها باشی همه ماشینا خالیه ، اما اگه دونفر باشید 60 تا ماشینم بیاد فقط جا برای 1 نفر دارن ! چرا ؟!



وقتایی که با خودت تقلب می‌بری ، امتحان مثه آب خوردنه ، وقتی نمی‌ بری امتحان میشه در حد آزمون دکتری !



موقع رایت کردن سی دی یا 300 مِگ خالی می مونه یا 5 مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریشم نمی تونی کنی !



یک ساعت اضافه می خوابی تا دو روز خوابت نمیاد ، یک ساعت کمتر میخوابی تا دو روز خواب آلودی !



زمانی اون چیزی که آرزومون بوده رو به دست میاریم که دیگه آرزومون نیست !

فک وفامیله داریم؟!؟ ( طنز

پسر داییم یه خرگوش خریده اسمشو گذاشته ببعی فک وفامیله آخه ما داریم؟
خواستگار اومده بابام میگه نمیدونم هر چی خودت میگی؟منم گفتم نه! میگه تو غلط کردی مگه بحرف توئه !!!!!
با مامانم رفتیم مغازه تعمیرات تلفن که تلفن بی سیم خونرو بدیم درست کنن. یارو تلفن زده به پیریز بعد با موبایلش زنگ زد که ببینه زنگ میخوره یا نه. تلفن که زنگ خورد مامانم به من میگه این آقاهه شماره مارو از کجا داشت؟
آخه فک و فامیله ما داریم؟!؟
دارم غرمیزنم این چه قیافه ایه من دارم. عمه ام میگه غصه نخور زشتا خوش شانس ترن!
عمه دلسوزه من دارم؟؟؟
تو عروسی یکی از فامیلا دلار میریختن رو سر عروس و داماد! حمله به دلارا سی مجروح به جا گذاشت! فرداش همه رفتیم صرافی یارو گفت دلارا تقلبیه!
خداوکیلی این فک و فامیله ما داریم؟
تلویزیون داره یه برنامه درباره علائم اعتیاد نشون میده. هر علامتی که میگه مامانم زیر چشمی با شک منو نگا میکنه.
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام: تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سُفره پهن شو!
پسر داییم میگه خوش به حالت تک فرزندی! میگم چرا؟ میگه همه ته دیگ ماکارونی مال خودته،
عجب منطقی دارن فک فامیلا
عموم تازه رفته بود انگلیس و هنوز زبان یاد نگرفت بود! پلیس توی خیابون به خاطر سرعت میگه بزن کنار! میزنه کنار و داشته جریمه مینوشته که یهو عموم به پلیسه میگه:
No plz! I have wife I have children! I’m running for my family bread
پلیسه :O: O
پسره فامیلمون رفته خارج ۲ هفته با ---------- شکن میرفته تو فیسبوک بعد از ۲ هفته فهمیده نیازی به ---------- شکن نیست فک و فامیله داریم!!!؟؟؟؟
نمی دونم همه پیرزنا مثل برف پاک کن میرقصن ؟؟ یا مادر بزرگ من اینجوریه فقط ؟
مامان بزرگم نذر کرده بود دانشگاه قبول بشم ۳۰ جزء قرآن رو بخونه من دانشگاه قبول شدم ۲ جزء بیشتر نخوند بهش میگم عزیز فقط ۲ جزء خوندی که؟!! اونم میگه : اون رشته ای که تو قبول شدی ۲ جزئشم زیادیه!!!
تلویزیون داشت دعا پخش میکرد، ننه ما هم زارزار گریه میکرد..
گفتم ننه: مگه عربی بلدی؟
گفت نه ننه جون، ولی وقتی میرسه به کلمه فرقان یاد این میوفتم که روی آدم خاک میریزن ..! فک و فامیله داریم !
پسر خالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود : آیا میدانید رود هیرمند به کدام دریا میریزد ؟
اینم نوشته بود : بله میدانم !
معلم خوشش اومده بود نمره کامل داده بود !
فک و فامیله داریم ؟
مامانم زنگ زده به بابام میگه اومدنی دو کیلو گوجه بخر بیار بعد دیدیم بابام با ۱۰ کیلو موز اومده خونه
میگیم بابا ما گوجه میخواستیما
میگه رفتم بخرم دیدم زده گوجه ۲۵۰۰ موز۵۰۰ پول دو کیلو گوجه رو دادم ۱۰ کیلو موز گرفتم هم کلاسش بیشتره هم خوشمزه تره !
مامانم وقتی نماز میخونه با هر الله اکبر بلندی که میگه یه منظور داره…
اون موقع من چک میکنم زیر گاز خاموش باشه، کسی در میزنه، چراغ جایی روشن نمونده باشه و…!
یه روز با وجود این که تمام اینا رو چک کرده بودم بازم الله اکبر ادامه داشت،
وقتی نمازش تموم شد با عصبانیت گفت مگه کوری نمیبینی گرممه میگم کولر رو روشن کن….!
فک و فامیله داریم؟
مامانم هروقت گوشیش زنگ میخوره به من میگه برو بیارش. یه جورایی با Rex احساس همزادپنداری می کنم!
فک و فامیله داریم؟!

تیغ لعنتی

به بابام میگم تیغ اصلاح داری؟ میگه نه برو بیرون بخر! نون هم بخر! یه سر برو تا اون داروخانه شبانه روزیه یه قرص معده بخر! ... ... میوه هم بگیر که عصر مهمون داریم! ماشینم بنزین نداره.... زحمت اونم بکش. میگم : نه احساس میکنم ته ریش بهم میاد ؟