ب ای ها

وبلاگ رسمی بروبچ ب سمپاد رشت

ب ای ها

وبلاگ رسمی بروبچ ب سمپاد رشت

یه پست مخصوص ب های سابق!

الان ساعت حدودا 11 شبه و من انگشت بر کیبرد میفشارم و همگام با ترانه باران این پست را میتایپم!

همون طور که میدونم و میدونین فردا امتحان زبان فارسی داریم. میخوام اول یه خاطره از یکی از جلسات کلاس بگم و سپس یادی به گذشته هم بندازیم........برو تو (ادامه )مطلب!

خاطره:

آقا (یا خانوم!) سر کلاس زبان فارسی بودیم و دبیر داشت با دانش آموزا تمرینات درسی رو که هفته قبل داده بود حل میکرد. یکی از تمرینات این بود که باید مفرد رو به جمع مکسر تبدیل میکردی  و این تمرین افتاد به فراز که پشت سر من بود.یه نمه تو بعضیا شک داشت. چون کلا از قدیم و حال بروبچ در ادبیات و زبان فارسی گاه دست به شلوار(!) بنده می شدند و میشوند، من گفتم " ب ای و غیر ب ای نداره باید به همه کمک کرد! اصلا همه جای سمپاد سرای من است!!!" خلاصه جواب یه چند تایی که گیر کرده بود رو آروم براش زمزمه کردم تا رسید سر کلمه  "کاسب". من خودم هم رو این موندم. سپس بعد چند ثانیه یچی واسه خودم پروندم و اون هم فکر کرد من دارم جواب رو بهش میگم! اون جمع مکسری که من پیشنهاد کرده بودم بر وزن طُلّاب بود. حالا اگه کاسب رو جمع مکسر به وزن فُعّال ببرین چی میشه؟ میشه فاجعه! بــــــــعــــــــــله! دبیر هم که انگار میدونست ما چی میگیم از اصل " ماسمالیزیشن " استفاده کرد و قبل از این که پسره کلمه رو کامل بگه خودش جواب رو گفت!


یادی به گذشته:

من در طول امروز که داشتم کتاب رو میخوندم به یه نتایجی در باره دبیرای سال های قبل در باب ادبیاتشون رسیدم.......تا حال دقت کرده بودین که:

1) دبیر عربی راهنماییمون تا یه مثالی میزد بعد از اون باید تا ده دقیقه میگفت « و الی آخر!» یعنی : خفه شین! چون بچه ها هم سعی میکردن هی مثال بزنن!

2) دبیر دینی سال سوممون نصف جملاتش فعل نداشت؟

3) بروبچ تکیه کلام های «بعله!» برای تعجب و« اینو قبول داری؟» برای توضیح اثبات یه مسئله به دوستشون رو از دبیر فیزیک سال های اول و دوممون یاد گرفتن!؟

4) دبیر ریاضی سال اول و دوممون وقت عصبانیت رکورد فردوسی پور رو تو تند حرف زدن میشکست؟!

5) ما «منت خدای را...» رو برای اولین بار در کلاس ریاضی سال سوممون شنیدیم نه در کلاس ادبیات؟!

6) و................. ما هر چی که تا حالا بلدیم حتی اونایی رو که امسال خوندیم رو مدیون دبیر ادبیات پارسالمون هستیم!؟ (به هر حال اگه اون پارسال نبود حد اقل من یکی امسال هیچی نمیفهمیدم.)

تو امتحان موفق باشین بروبچ. بای تا های...............علی

نظرات 7 + ارسال نظر

خاطره ی جالبی بود

علیرضا 1391,03,03 ساعت 14:06

امروز عجب امتحان مزخرفی بود اااااااااا

mehrdad cena 1391,03,03 ساعت 15:42

علی جان ولی یه مشکلی اینجاست.مشکل فعل «ساختن» هستش(که امروز نمره اتو پروند.البته خودت هم قطعا بی توجهی کردی).راستی میخام یه لیست دراز (!) از گذرا به متمم ها بذارم اینجا!
اول گذرا به متمم ها با حرف اضافه ی «به»:
ارزیدن-اندیشیدن-گرویدن-نازیدن-آویختن(مثال:او به درخت آویخت.یعنی آویزان شد)چسبیدن-نگریستن-بالیدن-پرداختن-پیچیدن-پیوستن-تاختن-خندیدن-ریختن-ماندن(شبیه بودن)
حالا افعال پیشوندی گذرا به متمم با حرف «به»:
برخوردن-پی بردن-دست زدن(اقدام کردن)-سرزدن-گوش کردن-خوگرفتن-دست یافتن
حالا افعالی که جملات سه جزئی گذرا به متمم می سازند با حرف «از»:
نالیدن-هراسیدن-پرهیزیدن-ترسیدن
پیشوندی و مرکب هاش:
بازماندن-سردرآوردن-یکه خوردن-دست کشیدن-دلکندن
حالا با حرف اضافه ی «با»:
ستیزیدن-جنگیدن-ساختن-در آمیختن-در آویختن-کنار آمدن -گرم گرفتن
و در نهایت با حرف اضافه ی «در»:
گنجیدن-لولیدن-فرورفتن-قرارداشتن-کمین کردن-گیر کردن-قرار گرفتن

تموم...
البته صدها فعل دیگه هم هست که شاید ما تا به حال اسمشون هم نشنیده باشیم!
میدونی چرا اینارو نوشتم چون امروز تو سرویس بهم گفتی که تنها گذرا به متمم ها اونایی هستن که آقای راسخ نورد گفته.

علی: دمت گرم فرح.
بابا دهن روزگار سرویس! سه ساله این فعلا رو حفظم حالا که وقت استفاده رسید گند زدم!

4fun 1391,03,03 ساعت 22:39

خاطرات جالبی بود!!!

علی: دمت گرم 4fun

مرتضی 1391,03,04 ساعت 09:17

یاد روز های راهنمایی به خیر. . .

علی: یاد باد .......... یاد گذشته شاد باد!

student 1391,03,04 ساعت 12:11 http://mbluew.blogsky.com

سلام ممنون که سر زدین
سال دومیم الان البته داره دیگه به امید خدا تموم میشه!
بازم بهم سر بزنید منتظر حضورتون هستم!

علی: ممنون. هی یه سال از ما بزرگتریا!

علیرضا 1391,03,04 ساعت 19:53

پرچــــــــــــــم گیـــــــــــــــــــــــــــــــــــلان بـــــــــــــــــالاســـــــــــــت

علی: آره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد