قاچاق شن
مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد و دو کیسه بزرگ همراهش است.مامور مرزی میگوید ((چه در کیسه ها داری؟)) میگوید ((شن))
مامور پس از جست و جو چیزی جز شن پیدا نمیکند ولی شدیدا به مرد جوان مشکوک است.
این ماجرا بارها تکرار میشود و مامور جز شن چیزی پیدا نمیکند.ولی شک او هیچوقت از بین نمیرود.
سال ها بعد ان دو همدیگر را میبینند.مامور میگوید((من میدانم تو قاچاقچی بودی.بگو چی قاچاق میکردی؟))
مرد خندید و گفت...
نمیگم بیاین ادامه ی مطلب!
عصبانی نشین دیگه بیاین
مرد خندید و گفت((دوچرخه))!!!!