معتاد کردن فیل
در سال ۱۹۶۲، وارن تامس – مدیر باغوحشی در اکلاهماسیتی – تصمیم گرفت ۲۹۷ میلیگرم LSD – یعنی حدود ۳ هزار برابر یک بار مصرف متعارف افراد معتاد – را به فیلی به نام توسکو تزریق کند. دانشمند کنجکاو ما میخواست ببیند آیا تزریق این داروی توهمزا باعث پرخاشگری فیلهای نر میشود یا نه.
نتیجه فاجعهآمیز بود؛ فیل بیچاره ابتدا نعرهای کشید و بعد از چند دقیقه بیقراری، افتاد و بالاخره بعد از یک ساعت مرد. اساتید دستاندرکار آزمایش در توجیه کارشان گفتند که فیلها بیش از حد انتظار آنها به دارو حساس بودهاند.
زنده کردن مردهها
رابرت کورنیش – استاد دانشگاه برکلی – در دهه ۳۰ عقیده داشت که راهحلی برای زنده کردن مردهها پیدا کرده است؛ او اجساد را روی الاکلنگ میگذاشت، تکان میداد و در ضمن به آنها آدرنالین و داروهای ضدانعقاد تزریق میکرد تا جریان خون را دوباره راه بیندازد.
روش کورنیش در مورد سگهایی که خفه شده بودند، نسبتا جواب داد؛ البته سگهای برگشته به این دنیا کور بودند و از ضایعات مغزی رنج میبردند. او بعد سعی کرد روش خود را روی انسانها امتحان کند و برای همین رضایت یک محکوم به مرگ را گرفت که پس از به دار کشیده شدن، او را به دنیا برگرداند. اما دولت محلی کالیفرنیا به خاطر ترس از فرار متهم در صورت موفقیت آزمایش، جلوی آن را گرفت.
آموزش در خواب
در سال ۱۹۴۲، لارنس لشان – که معلم کالجی در ویرجینیا بود – میخواست به طور ناخودآگاه عادت ناخن جویدن را از سر شاگرداناش بیندازد. برای همین شبها در حالی که پسرها به خواب خوش فرو رفته بودند، نواری را بالای سر آنها میگذاشت که مدام تکرار میکرد : «ناخنهای من مزه خیلی بدی دارند». یک بار هم که دستگاه پخش صدایش خراب شد، خود معلم دلسوز وسط خوابگاه ایستاد و جمله را تکرار کرد.
تلاشهای لشان بینتیجه نبود؛ تا پایان ترم ۴۰ درصد شاگردان عادت ناخن جویدن را کنار گذاشتند. بعد ها از این روش برای آموزش زبان استفاده شد.
بوقلمونهای عاشق
در دهه ۱۹۶۰، مارتین شین و ادگار هیل روی رفتار بوقلمونهای نر در زمان جفتگیری تحقیق کردند و به نتایج عجیبی رسیدند؛ این پرندگان خیلی مشکلپسند نیستند. آنها عروسک یک بوقلمون ماده را در قفس پرنده نر گذاشتند و بعد به تدریج از اجزای عروسک کم کردند تا ببینند کی بوقلمون نر احساسش را به ماده قلابی از دست میدهد. در کمال تعجب، حتی وقتی که فقط سر مدل مصنوعی باقی مانده بود، بوقلمون نر هنوز مثل یک پرنده ماده واقعی به آن ابراز احساسات میکرد.
چشمان تمام باز
یان اسوالد از دانشگاه ادینبورو درباره به خوابرفتن در شرایط بحرانی تحقیق میکرد. او در سال ۱۹۶۰، چند داوطلب پیدا کرد و چشمهای آنها را با نوار چسب، باز نگه داشت و بعد آنها را در شرایطی خفن، در معرض محرکهای مختلف قرار داد؛ یعنی از ۵۰ سانتیمتری به صورتشان فلش میزد، به کف پاهایشان شوک الکتریکی میداد و دم گوش آنها هم صداهای بلند در میکرد. با همه این اوضاع، هر سه داوطلب توانستند در عرض ۱۲ دقیقه به خواب فرو بروند.
پی نوشت: فکر می کنم با خواندن خود کتاب، اولین سوالی که به ذهنتان بیاید این موضوع باشد که این دانشمندان مدارک خود را از کدام دانشگاه گرفته اند؟ و کدام استادی مدارک آن ها را تایید کرده!.
خیلی جالب بود.
در مورد زنده کردن مرده اگه آزمایش رو اون متهمه عملی میشد فوق العاده بود!
بابا پلیسشون جفت بود ولی اگه می شد واقعا چی می شد!
jaleb bud,makhsoosan ghesmate zende kardane mordeha!