ب ای ها

وبلاگ رسمی بروبچ ب سمپاد رشت

ب ای ها

وبلاگ رسمی بروبچ ب سمپاد رشت

داستان بسیار خنده دار گربه : طنز

یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود.
آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و 4 تا خیابون اونطرف تر ولش می کنه.
وقتی خونه میرسه میبینه گربه هه از اون زودتر اومده خونه. این کارا رو چند بار دیگه تکرار می کنه، اما نتیجه ای نمیگیره.
یک روز گربه رو بر میداره میذاره تو ماشین.
بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و. . . خلاصه گربه رو پرت میکنه بیرون.
یک ساعت بعد، زنگ میزنه خونه. زنش گوشی رو برمیداره.
مرده میپرسه: ” اون گربه کره خر خونس؟”
زنش می گه آره. مرده میگه گوشی رو بده بهش، من گم شدم!!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
Hichkas 1389,10,22 ساعت 11:07

hehe................kheili bahal booooooooooooooooooooooooooood

mamnoon




اپم....

سر بزن

اومدش!

محمد.پ 1389,10,23 ساعت 12:16

چقدر درباره ی ؛اومدم؛ و ؛اومدش؛ خندیدیم تو مدرسه!!!

javad vahed 1389,10,23 ساعت 13:20

ghashang bood

مثلا چرا عکستو گذاشتی
من که می دونم .....

سلام
قشنگ بود!
شعر رعنا رو تو وبلاگم گذاشتم به عنوان یه گیلانی بیا و نظرت رو بگو

kheli mamnoon

شعر رعنا!یاده آقای میرسهیل افتادم!
تو چیکار به کاره جواد داری؟!

آخه و منم آره به یادش افتادم
آدم خیلی باحالی بود
جوادم آخه دیگه عکسشو گذاشته ............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد